حکايت «شهريارعظیمی» و«شاهين» فوتبال استان وبیرجند
تاريخ : شنبه 17 آبان 1388برچسب:شهریارعظیمی, | 1:20 | نویسنده : sport-kj
حکايت «شهريار» و«شاهين» فوتبال استان
خراسان جنوبي - مورخ شنبه 1393/08/17 شماره انتشار
18827
 
 

سيد حسين حسيني- بيش از 55 سال دارد که بيشتر صرف پرورش نونهالان و نوجوانان علاقه مند به ورزش شده است. شايد اگر وقت و سرمايه اي را که صرف باشگاه شاهين و فوتبال اين ديار کرده است براي قهرماني خودش مي گذاشت امروز چند مدال رنگارنگ و احکام مختلف براي خودش اندوخته بود، ولي او از جمله پيشکسوتان و مربياني است که از ابتدا خود را وقف ديگران کردند، او از خود، خانواده و سرمايه اش مايه گذاشت تا به موفقيت نوجوانان و جواناني که آنان را فرزندان خود مي داند، کمک کند. جالب آن که در اين راه حتي تحصيل در دانشگاه علم وصنعت تهران را نيمه کاره رها کرد تا کار باشگاه «شاهين» لنگ نشود! شاهيني  که حدود 30 سال در آسمان فوتبال منطقه پرواز کرد، ولي پس از تشکيل استان و زماني که همه منتظر اوج گرفتن او و ديگر باشگاه ها بودند، روز به روز کم توان تر و در سال87 زمين گير شد.«غلام رضا عظيمي » که همه فوتباليست ها او را با نام مستعار «شهريار» مي شناسند،نامش با نام «شاهين»باشگاه با سابقه فوتبال شهرستان بيرجند و خراسان جنوبي  در هم آميخته است. او با حسرت از روزهايي ياد مي کند، که بيرجند با جمعيت بسيار کمتر از حالا و به عنوان يک شهر کوچک و دور از مرکز، از حدود 10 تيم فوتبال برخوردار بود که رقابت هاي آنان در رده هاي سني مختلف به صورت منظم برگزار مي شد. ولي او که هنوز به عنوان مربي فعاليت مي کند، اولين مربي استان است که در دوره مربيگري آسيا شرکت کرده است و با تواضعي که دارد شخص خاصي را مسئول وضعيت کنوني فوتبال نمي داند و معتقد است همه از جمله خود او در پيش آمدن اين وضعيت مقصرند. او البته در حال حاضر نماينده کانون مربيان ايران در خراسان جنوبي است، عنواني که شايد خيلي ها از آن اطلاع نداشته باشند.در فاصله زمان مصاحبه و تنظيم بر حسب اتفاق با چند تن از اهالي فوتبال و از جمله شاگردانش برخورد کردم که همه آن ها ضمن تاييد گفته هاي او خواستار حمايت هر چه بيشتر از اين مربي ارزشمند شدند.«عظيمي»  فعاليتش در باشگاه شاهين را در سال 58 آغاز کرده است.مي گويد: «شاهين» در سال 58 به همت مهندس«مجيد بيجاري» تاسيس شد و من هم از سال 62 به آن پيوستم. در ابتدا عضو هيئت مديره بودم  و پس از مدتي مسئول تيم هاي فوتبال شدم ،چند سال بعد و پس از آن که مهندس «بيجاري» براي ادامه تحصيل از بيرجند رفت مديريت وسرپرستي باشگاه را بر عهده داشتم ،ولي بيشتر همان کار مربي گري را دنبال مي کردم تا سال 87 که فعاليت باشگاه متوقف شد. البته ما افرادي مانند مهندس «مصطفي اميري » مسئول شرکت ماکاروني مطهر،مهندس «تخم پاش» و خانواده مرحوم «عميديان » را در هيئت مديره داشتيم که حمايت هاي زيادي از باشگاه کردند.

رشته هاي ديگري هم در باشگاه شاهين فعال بوده است، او مي گويد: باشگاه شاهين از همان روز اول تاسيس به معناي واقعي باشگاه بود،يعني ما اساسنامه داشتيم، هيئت مديره داشتيم واعضاي آن افرادي مانند آقايان نعمتي پور، فدايي ،بيجاري ،مرحوم عميديان (برادر مدير کل فقيد ورزش وجوانان) و برادران زمردي بودند و بعد از تشکيل استان هم اولين باشگاهي بوديم که ثبت شرکت ها شد.ما به جز فوتبال در رشته هاي واليبال، دو وميداني و پينگ پنگ هم حضور فعال داشتيم. بعدها به خاطر اين که باشگاه خصوصي بود و مخارج زياد شده بود، رشته هاي ديگر تعطيل و فعاليت باشگاه منحصر به فوتبال و فوتسال شد.او توضيح مي دهد: فعاليت هاي فوتبالي «شاهين» خيلي گسترده بوده است. ما در 5 رده سني نونهالان، نوجوانان، جوانان، اميد و آزاد تيم داشتيم که در برخي رده ها چندين تيم فعاليت مي کرد و هميشه هم عنوان هاي اول تا سوم را کسب مي کرديم؛ براي مثال در مسابقات نوجوانان شهرستان بيرجند در سال 79، 5تيم از شاهين شرکت داشتند که تيم هاي اول تا سوم همه از شاهين بودند که البته در نوجوانان تيم هاي ما هميشه قهرمان مي شدند.  در مجموع مي توان گفت که در شاهين حدود 200نفر عضو بودند که در تمام سال فعاليت مي کردند. ما بازيکناني مانند مرحوم«غلام رضا عميديان»،«قالي بافان» و«علمدار» را داشتيم با ميانگين قد يک متر و90 که اگر با شرايط الان فعاليت مي کردند، امکان حضور در تيم هاي بزرگ حتي پرسپوليس و استقلال را داشتند.در زمينه هاي فرهنگي نيز وارد شده بودند و اقدامات قابل تقديري انجام داده اند.او مي گويد: «شاهين» به معناي واقعي يک باشگاه فرهنگي و ورزشي بود. امروز افراد برجسته اي مانند دکتر «قائمي »،دکتر «ابطحي» و ....جزو پيشکسوتان ما هستند. در آن زمان علاوه براين که کلاس تقويتي براي بازيکنان داشتيم ،از ثبت نام دانش آموزاني که معدل زير 15 داشتند هم خود داري مي کرديم .باور کنيد جوي در «شاهين» به وجود آمده بود که من در سال 64 با اين که 7 سال از زمان اخذ ديپلمم مي گذشت و درگير کار و زندگي شده بودم در کنکور شرکت کردم و با رتبه 500 در رشته معماري دانشگاه علم و صنعت تهران قبول شدم که آن را هم به خاطر فعاليت هاي باشگاه به پايان نرساندم.درباره شرکت در مسابقات استان خراسان مي پرسم و همان طور که انتظار مي رود «شاهين» در حد توان افتخارآفرين بوده است.

«بله ما طي سال هاي 68 تا 79 ،در ليگ هاي يک و 2 خراسان حضور داشتيم که البته همه هزينه هاي آن به صورت شخصي و باکمک حاميان مالي باشگاه تامين مي شد.در سال 81 هم اولين تيمي بوديم که در مسابقات قهرماني نوجوانان خراسا ن که در کاشمر برگزار مي شد، شرکت کرديم و مقام چهارم را به دست آورديم. در دهه 60 و70 ما تيم هاي ريشه داري مانند استقلال ،دارايي،ابومسلم ،شاهين،هدف وفرهنگ (که از دل شاهين جوشيدند)، وحدت، هلال احمر و ... را داشتيم که مسابقه هاي آن ها به صورت منظم وبا شور خاصي در همه رده هاي سني بر گزار مي شد ،داوري ها ،نظارت ها و...به خوبي برقرار بود، در طول سال جوانان زيادي درگير مسابقات بودند ولي حالا مسابقات استاني با 3 تيم برگزار مي شود که گاه به پايان هم نمي رسد.»مصاحبه به اتفاقات بعد از تاسيس استان مي رسد و آقا«شهريار» حرف هاي بسياري براي گفتن دارد.«در اولين مسابقات قهرماني استان که در سال 84 برگزار شد ما عنوان نايب قهرماني را کسب کرديم  وعلاوه بر آن جام اخلاق هم به ما تعلق گرفت. در آن سال تيم استقلال که عنوان قهرماني را کسب کرده بود راهي ليگ 3 کشور شد و ما به عنوان نماينده استان در جام حذفي به ميدان رفتيم و تا مرحله يک شانزدهم نهايي مسابقات هم حضور داشتيم. در اين مرحله به عنوان تنها تيم بيرجندي که در ورزشگاه شهيد شيرودي تهران به ميدان رفته است در برابر تيم کوثر تهران قرار گرفتيم که سرمربي آن آقاي دوستي مهر،مربي حال حاضر تيم ملي جوانان بود. هر چند ما آن بازي را واگذار کرديم،ولي دوستي مهر پس از پايان بازي به خاطر بازي خوب بازيکنان به ما تبريک گفت و برايش قابل تقدير بود که بازيکنان  ما با وجود سن وسال کم 90 دقيقه فوتبال بازي کردند،حتي او 3 بازيکن ما را براي عضويت در تيمش انتخاب کرد که به خاطر مشکلات نتوانستند به تهران بروند.»

آن ها ليگ دسته 3 را هم تجربه کرده اند.« در ليگ دسته 3 هم بازي کرديم. در سال بعد يعني 85 که در فينال مسابقات قهرماني استان که با حضور 8 تيم برگزار مي شد در يک بازي نزديک توانستيم با نتيجه 3 بر 2 در برابر تيم 04 که ازچند بازيکن از تيم پيام تهران و همچنين حمايت تماشاگران (نيروهاي وظيفه)بهره مي برد، به برتري برسيم و به عنوان نماينده استان راهي مسابقات ليگ 3 کشور شويم. اين در حالي بود که بازيکنان ما همه بومي بودند و زير 30 سال سن داشتند.ما در آن سال، با تيم هايي مانند مس کرمان،فولاد هرمزگان و چند تيم ديگر هم گروه بوديم.متاسفانه تفکري در فوتبال ما نبود که براي رشد اين استعداد هاي بومي و جوان حمايتي انجام بگيرد. ما براي بازي در برابر فولاد هرمزگان در دور رفت، هر چند به موقع به تهيه وسيله نقليه اقدام کرديم، ولي چون راننده مي گفت بايد 8 ساعت در شيراز استراحت کند ،3 ساعت قبل از مسابقه به بندر عباس رسيديم و يکي از بدترين نتايج را گرفتيم و 8 گل از حريف دريافت کرديم،ولي در بازي برگشت با وجود اين که آن ها يک روز قبل از مسابقه با هواپيما از بندر عباس به تهران و سپس به بيرجند آمده بودند و هتل را هم خودم به سفارش مربي شان رزرو کرده بودم توانستيم بدون آن که به ضد فوتبال رو بياوريم در برابر آن ها به نتيجه 2 بر 2 دست پيدا کنيم که البته داور يک گل صحيح ما را مردود اعلام کرد.»

وي مي افزايد:جالب است بدانيد که مربي اين تيم «عباس سرخاب» و بازيکنان آن، افرادي مانند «برزگر»که قبل از آن در پرسپوليس تهران بازي مي کرد ،بودند« سرخاب»پس از بازي، با تقدير از نوع بازي بازيکنان ما گفت که اگر با اين تيم جوان و بومي همين طور ادامه دهيد تا چند سال ديگر به ليگ يک صعود مي کنيد. اما از نظر او مشکل بزرگي وجود داشت. مشکل ما اين بود که در استان حمايت نمي شديم.يادم هست قبل از رفتن به بندر عباس در همين روزنامه خراسان جنوبي نوشتند که با چشم گريان به مسابقه مي روند.

فقط هر وقت که به مسابقه مي رفتيم با ما تما س مي گرفتند که چه کرديد؟اگر مي برديم که هيچ  ولي  اگر مي باختيم بازخواست مي شديم. در صورتي که اگر پيشرفتي حاصل شود از دل همين شکست ها به دست مي آيد. ما در ابتداي تشکيل تيم شاهين در هر بازي که در برابر رقيبان انجام مي داديم گل هاي زيادي در يافت مي کرديم، ولي همچنان ادامه داديم و پس از مدت کوتاهي به يکي از قطب هاي فوتبال استان تبديل شديم.حالا او از اين که چرا فعاليت هاي باشگاه شاهين تعطيل شده است برايمان مي گويد.

«سال 85 عنوان قهرماني استان را کسب کرديم و حضور ناموفقي در ليگ 3 کشور داشتيم،در سال هاي بعد به شکلي که مي گفتند در مسابقات استاني شرکت مي کرديم ولي بعد از آن در سال 87 شرايطي پيش آمد که احساس کرديم ادامه  همکاري سخت است چون شرايط آرماني نبود،همه توجه ها به ليگ 2 جلب شده بود که مربي و بيشتر بازيکنان آن غيربومي  بودند.»

وقتي از او مي پرسم درآمدي هم از مربيگري به دست آمده است يا نه؟ نگاه تلخي مي اندازد انگار سوال بدي پرسيده ام.«شهريار» مي گويد: نه تنها درآمدي نداشتم، بلکه خانه مسکوني ام را هم سر همين کار دادم و حالا مستاجرم. در سال 68 فرزندم به خاطر بيماري به تهران اعزام شد، ولي من در آن زمان بالاي سر تيم در مسابقات بودم. البته طي چند سال گذشته در ليگ هاي تهران مربي گري کردم و مبلغي را به عنوان دستمزد دريافت کرده ام .با وجود اين که آشنايي من با آن ها محدود به يکي دو سال است، ولي بسيار بيشتر از اينجا با من در تماس هستند، ولي در همه اين سال ها دوست داشتم بتوانم به فوتبال استان کمک کنم.

در ارزيابي او تجربه دو سال حضور در ليگ دسته 2 خواندني است.«من مخالف استفاده از بازيکنان و مربيان غير بومي نيستم، ولي معتقدم از  نيروهايي بايد استفاده کنيم که بازيکنان و مربيان ما بتوانند در جهت رشد خود از حضور آن ها بهره ببرند نه اين که در آخرين لحظات بازيکنان رده چندمي را که نتوانسته اند جذب هيچ تيمي شوند به خدمت بگيريم. در سال 87 من بعد از اولين بازي تيم افتخار با وجود اين که  با نتيجه 3 بر 2 در برابر نماينده لاهيجان به برتري رسيديم با ديدن شرايط تيم گفتم اين تيم حد اکثر دو سال در ليگ 2 خواهد ماند،حرفي که کمتر کسي آن را باور مي کرد ولي ديديم که در سال بعد اين اتفاق افتاد.به نظر من استفاده از مربي  غير بومي  براي تيم ليگ 2 ناديده گرفتن مربيان ما بود. در مجموع معتقدم دعواهاي پوشالي که بر سر اين تيم به وجود آمد، فوتبال ما را به اين روز رساند.»

درباره اتفاقات امسال و امتياز رايگان ليگ دسته 2 مي گويد: ما در سال گذشته بايد 3 نماينده در ليگ 3 مي داشتيم، ولي دو تيم انصراف دادند و يک تيم هم با مشکلات زياد در آخرين لحظات در ليگ شرکت کرد. اين يعني ما هنوز توان اداره کردن يک تيم ليگ 3 را نداريم .

او البته براي برون رفت از اين وضعيت راهکار دارد. اين يعني به فوتبال استان فکر مي کند.

«در وضعيتي که پيش آمده همه ما مقصريم .نمي توان شخص خاصي را مقصر دانست.ولي براي خروج از اين وضعيت بايد مشورت هاي بزرگ و اصولي انجام شود. احساساتي بودن کاري را از پيش نمي برد ما به يک وفاق جمعي براي حل مشکل نياز داريم.»


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • بزرگترین پایگاه اطلاع رسانی ورزش خراسان جنوبی
  • بزرگترین پایگاه اطلاع رسانی ورزش خراسان جنوبی